پوتین از خامنهای سرسپردگی می خواهد و نه همکاری
پوتین از خامنهای سرسپردگی می خواهد و نه همکاری.
دلیل آنکه علی خامنه ای ،ریس جمهور بر گزیده خود را با شتاب و بدون برنامه از پیش تعیین شده به مسکو فرستاد چه بود ؟
خامنه ای برای حفظ نیروهای نیابتی خود در عراق، سوريه، لبنان، فلسطين و یمن نیازمند دلار و ارز خارجی است.
در غیر این صورت آنها از انجام دستور هاو خواست هایش سرپیچی خواهند کرد. در ایران با چاپ اسکناس بدون پشتوانه و گرفتن وام از بانک ها — با وجود آنکه تورم وحشتناک ایجاد می کند و کمر خانواده ها زیر بار آن خم میشود. شاید بتوان هزینه ها را بشکلی سر هم بندی کرد .
اما به نیروهای نیابتی نه میتوان اسکناس بدون ارزش داد. دلار های مورد نیاز آنها را تنها از راه فروش نفت و گاز می تواند تامین کرد که تحریم ها مانع ان شده است.. از این رو تنها راه نجات علی خامنه ای انجام دادن گفت و گو مستقیم با آمریکا نو شنیدن جام زهر دیگری است . کسی که می گفت هر که بگوید با آمریکا مذاکره کنیم بی غیرت است. با توجه به نزدیکی بیش از حد جمهوری اسلامی به روسیه آغاز مذاکره مستقیم با آمریکا باید به آگاهی پوتین می رسید و موافقت ایشان کسب میشد..
ابراهیم ریسی مامور بود که به مسکو رفته تا ضمن تاکید مراتب سر سپردگی خامنه ای از پوتین درخواست کند که در مذاکره های وین از موضع جمهوری اسلامی حمایت کند
سیاست پوتین در منطقه تضمین و حمایت از موجودیت اسراییل بوده و هست، چون افزون بر شمار زیادی یهودی روس که در اسراییل زندگی میکنند انتظار دارد اسراییل از نفوذ سیاسی خود بر کاخ سپید و کنگره آمریکا استفاده کرده ،مانع بر خورد نظامی میان روسیه د و آمریکا دراوکراین گردد. متقابلا متعهد شده که مانع شلیک موشک های 300 و 400 از خاک سوریه به اسراییل شود .
بنابراین سیاست پوتین در مورد اسراییل با شعار نابودی اسراییل از سوی جمهوری اسلامی در تضاد کامل است. پوتین ،علی خامنه ای را نه یک شریک سیاسی بلکه سر سپرده خود می خواهد و میداند. از این رو تلاش جمهوری اسلامی را برای نزدیکی بیشتر و مذاکره مستقیم با آمریکا در وین بدون اجازه مسکو بر نمی تابد. به ویژه آنکه این روزها نگرانی پوتین اوکراین است و نه گفت وگو های برجام..
اوکراین خواهان پیوستن به پیمانی نظامی ناتو است .آمریکا و کشور های اتحاد اروپا با آن موافقند..
روسیه نمی پذیرد که همسایه غربی او وارد پیمان نظامی ناتو شود، از این رو با فرستادن صد هزار نیروی نظامی به مرزهای اوکراین این کشور را تهدید به اشغال نظامی کرده است.آمریکا هم به اعزام ۸۵۰۰ تن از نیرو های مخصوص خود به اطراف بلاروس (روسیه سپید ) آماده است تا در صورت حمله روسیه به اوکراین مینسک پایتخت بلا روس را اشغال کند .
اگر روسیه در اشغال اوکراین با مخالفت و مقاومت مردم اوکراین روبرو خواهد بود ،در بلا روس به دلیل نارضایتی مردم از دیکتاتوری طولانی مدت الکساندر لوکاشنکو مردم از نیروهای آمریکا استقبال خواهند کرد.
متاسفانه قدرت های بزرگ نظامی جهان — روسیه ،امریکا و…— فراموش کرده اند که دوران اشغال نظامی کشور ها بسر آمده و دیگر نمی تواند با اشغال نظامی کشوری هر چند ضعیف مدت زیادی بر تسلط خود ادامه دهند و دیر یا زود ناگزیر خواهند شد به خواری از آنجا خارج گردند. اشغال نظامی افغانستان توسط ارتش سرخ و سپس آمریکا نمونه هابی است که ثابت می کند عصر اشغال نظامی کشورها بسر آمده است.
کم محلی به ریسی که حتا در حد یک وزیر هم ازاواستقبال نشد گویا این حقیقت است که پوتین علی خامنه ای را در حد یک سر سپرده می خواهد وبس. متاسفانه با وجود گذشت بیش از نیم قرن از پایان استعمار علی خامنه ای حاضر است برای ماندن چند ماه بیشتر در قدرت، ایران را بصورت مستعمره درآورد.
در پایان اشاره ای خواهد رفت به مسافرت قوام السلطنه بعنوان نخست وزیر ایران به مسکوبرای دیدار با مارشال ژوزف استالین — آموزگار خردمند خلق های زیر ستم ! — که پوتین در حد راننده او هم نمی توانست به حساب آید ،در زمانی که آذربایجان در اشغال ارتش سرخ بود و جعفر پیشه وری دولت خود مختار آذربایجان را اعلام کرده و خود را نخست وزیر آنجا می دانست، و مقایسه آن با مسافرت کنونی ریس جمهور منتخب علی خامنه ای به مسکو و دیدار با پوتین .(۱)
پاریس
دهم بهمن ماه سال ۱۴۰۰ خورشیدی .
برابر با سی ام ماه ژانویه سال ۲۰۲۲ میلادی.
________________________________________________________________________________
.(۱)
در آن سفری که قوامالسلطنه رفت برای [دیدار با استالین و حل] قضیه آذربایجان به روسیه
س- که میشود مارچ ۱۹۴۶ (بهمن و اسفند ۱۳۲۴)
ج- بله درست تاریخش را نمیدانم آنموقع بوده. بله رفت به روسیه یک هیئتی که همراهش رفتند مرحوم نیکپور بود و چند نفر دیگر که نمیدانم ولی خلاصه جهانگیر تفضلی هم قاطی اینها بود.
جهانگیر تفضّلی سالها بعد که من رفتم ایران سه چهار سال پیش بود یکیاش که حرف میزد راجع به قوامالسلطنه آن مطلب را گفت خیلی برای من جالب بود. میگفت ما وارد روسیه که شدیم، وارد مسکو که شدیم بعد از ظهری بود، شبی بود، ما را بردند به یکی از این ویلاهایی که مخصوص مهمانهای خارجی است. آنجا بودیم و بعد گفتند شب بیایید به خدمت مارشال استالین برسید.
میگفت رفتیم و اول که وارد کرملین شدیم [ویاچسلاو] مولوتف [وزیر خارجه شوروی] بود و مولوتف ما را برد در اتاق انتظار مارشال استالین. [جهانگیر تفضلی] میگفت در حدود یک هفت هشت دقیقهای ما آنجا منتظر شدیم بعد در باز شد و گفتند بروید تو پهلوی مارشال. میگفت قوامالسلطنه رفت و پشت سرش ماها رفتیم و میگفت دیدیم تو اتاق هیچکس نیست. یک نقشهای به دیوار است و استالین وایستاده دارد این نقشه را تماشا میکند پشتش هم به ما است. گفت اولین چیزی که من متوجه شدم دیدم استالین برخلاف آن غولی که ما فکر میکردیم استالین خیلی آدم بالاخره پرجثهای باشد دیدیم یک آدم خیلی قد کوتاه و کوچکی هم هست ولی پشتش به ما بود دارد یک نقشه تماشا میکند. بالکل اصلاً برنگشت به ما هیچ حرفی هم بزند.
تا بعد از یک چند دقیقهای مولوتوف یک سرفهای کرد یک سروصدایی درآورد که این استالین برگردد ببیند چه خبر است. استالین برگشت آمد جلو و دست داد و خیلی تشریفاتی یک چند دقیقهای نشست و گفت خیلی خب بروید و دو ساعت دیگر بیایید مذاکرات را شروع میکنیم. دو ساعت دیگر میشد ساعت یازده این موقعهای شب. میگفت معلوم بود از چهره قوامالسلطنه که واقعاً خیلی عصبانی است.
وقتی آمدیم از اتاق بیرون به مترجم که کسی گویا به اسم حبیب دُری بوده همچین اسمی حبیب دُری مترجم بوده آنجا. میگفت [قوامالسلطنه] به این [مترجم] گفت که «به آقای مولوتف بگویید که دیگر لزومی نداره ما امشب جلسهای داشته باشیم چون ما داریم برمیگردیم و این چمدانهای ما را هم بگویید از ویلا بگذارند توی ماشین و برمیگردیم فرودگاه ما برمیگردیم برویم مملکتمان. ما حرفی نداریم با هم.»
میگفت ماند مترجم و یک مدتی مکث کرد که ببیند درست دارد میشنود. [قوامالسلطنه] گفت آقا همین که گفتم عین این را شما ترجمه کنید. گفت عین این را ترجمه کرد به مولوتف و مولوتف گفت چرا چطور شده؟ گفت «برای اینکه به من اهانت شده. شما صدراعظم ایران را نمیتوانید ده دقیقه بیست دقیقه تو اتاق انتظار نگه دارید بعد هم که من وارد اتاق میشوم مارشال دارد نقشه تماشا میکند پشتش به من است بیاحترامی به من کرده من تحمل این را ندارم و برمیگردم و هیچ حرفی هم ندارم هر کار هم میخواهید بکنید بکنید. تصمیم شما خیلی قوی است و زورتان میرسد هر کار میخواهید بکنید بکنید ولی حق اهانت به من را ندارید. و حق اهانت را به من ندارید و من برمیگردم.»
مولوتف هم گفت اینکه نمیشود گفت نه همین که هست هست و خواهش هم میکنم من هم از اینجا میروم سفارت ماشین بفرستید چمدانهای ما را بیاورند ما برمیگردیم همین امشب. بعد راهش را کشید رفت. بعد از نیمساعت فوری مولوتف برگشت و دور زد که آقا مارشال خیلی عذرخواهی کردند این سوءتفاهم شده همچین چیزی نبوده و برگردید شام را با مارشال بخورید میگفت وقتی برگشتیم اصلاً ورق برگشته بود مارشال استالین خیلی روی خوش نشان داد و خیلی پذیرایی گرمی کرد و خیلی احترام گذاشت به قوامالسلطنه و اینها میگفت خلاصه اینها دیدند قوامالسلطنه یک آدمی نیست که بتوانند روز اول بترسانندش و اینها. این را از شجاعت قوام تعریف میکرد.
بخشی از مصاحبه احمد قریشی (۱۳۱۳-؟) با پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، نوار سوم